از بودنها

گر از آتش گرفتن دو ابردل زمين شاد ميشود گيرم باعشق همچون تويي هستيم بر باد ميشود شب آسمان چشمهايت باسوختنم پرازسرورميشود سراين شورشي بربالين توپرزعدل وداد ميشود  آنگونه بخواهم وشادم كن كه براي خواستنت در برابر خود وجهاني بايستم  نه آنگونه كه با خود وهمه عالم درگير شوم  ناز تو اين نيست كه مرا تحقير كني  ناز تو اينست كه مرا در خواستنت تشويق وشاد كني برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست گویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیست آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست این قافله از قافله سالار خراب است اینجا خبر از پیش رو و باز پسی نیست تا آئینه رفتم که بگیرم خبر از خویش دیدم که در آن آئینه هم جز تو کسی نیست من در پی خویشم ، به تو بر می خورم اما آن سان شده ام گم که به من دسترسی نیست آن کهنه درختم که تنم زخمی برف است حیثیت این باغ منم ، خار و خسی نیست امروز که محتاج توام ، جای تو خالیست فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست در عشق خوشا مرگ که این بودن ناب است وقتی همه ی بودن ما جز هوسی نیست شعراز شاعر معروف هوشنگ ابتهاج آنگونه بخواهم كه براي خواستنت دربرابرجهاني با يستم نه آنگونه كه با خودوهمه عالم درگير شوم ناز تو اين نيست كه مرا تحقير كني ناز تواينست كه مرا درخواستنت تشويق كني چيه؟ عشق سگ درگاهي ميخواي؟ چندتا فيلمنامه وانقلاب هنري وشعربرات رديف كنم كه اين يكي واقعابه زعم آقايون نه تربيت داره نه ادب مثل هموني كه ميگه:پنجهء عشقست وقوي پنجه ايست كيست كزين پنجه در اشكنجه نيست يا همونيه كه در نگنجد عشق در گفت و شنيد عشق دريايي است قعرش ناپديد قطره هاي بحر را نتوان شمرد هفت دريا پيش آن بحرست خرد عشق جوشد بحر را مانند ديگ عشق سايد كوه را مانند ريگ عشق بشكافد فلك را صد شكاف عشق لرزاند زمين را از گزاف نه خيلي شبها وروزها بيرون خوابيدم لياقتم عشق رودروست بسم اله اگر حريف مايي شعر كه خيارچنبرنيست گل باغچه دل انسانيتِ پس اول تكليفتو با خودت روشن كن بعدوارد بازيه بزرگون بشو چون ازروي خيلي از خطهايي كه براي پاهاي يخ بستت كشيدن بايدپرواز كني يه وقت نسوزي ؛كارهركسي نيست ورودبه سرزمين عشق وعاشق بودن سري نترس ميخواد كمترين بهابرات  جونته چه برسه به آبرووسوادت حواستم بايد باشه سرباز وسوسه وحيرون سراب نشي اينجا براي كسي جنگل مولاست كه ندونه سمت راست كجاست پس بيخيال حسادت ودشمني ،كارخودتو بكن؛راه خودتوبرو من فقط دلتو كمي تكونش دادم شما به بزرگيه خودت قلقلك حسابش كن قبل ازينكه تاريك بشه بايد به قله برسي

تقديم به شما