به جرم عشق تو گر میزنند بر دارم
گمان مبرکه ز عشق تو دست بردارم
مگوکه جان مرا با تو آشنایی نیست
که با وجود تو از هرکه هست بیزارم
توبه، 2_ورع، 3_ زهد، 4_ فقر، 5_ صبر، 6_ توكل، 7_رضا . محققان عرفان در شمار مقامات و حالات عرفانی همداستان نیستند. برای نمونه ابونصرسرّاج هفت مقام از مقامات سالکان را برمیشمارد که به ترتیب عبارتاند از: توبه، ورع،زهد، فقر، صبر، توکّل و رضا. وی از ده حال عرفانی یاد کرده و شرح مناسبی برای هر یکآورده است. این ده حال به ترتیب عبارتاند از: مراقبه، قرب، محبت، خوف، رجاء، شوق،انس، طمأنینه، مشاهده و یقین ده مقام ? اراده ، زهــد ، توکـل ، صبر ، حـزن ، خـوف ، رجــا ، شکر، محبت وشـوق ? شیخ الاسلام خواجه عبدالله انصاری درسالهای اخیر زندگی خویش ، کتب ? صد میدان و منازل السائرین ? را تحت بررسی مجـدد قرار داد و به تعقیب آن رساله کوچک را نوشت و در آن ده مقام ? اراده ، زهــد ، توکـل ، صبر ، حـزن ، خـوف ، رجــا ، شکر، محبت وشـوق ? را که منازل اهــل شرح هستند وسیر به سوی حقیقت است ، توضیح داد وهمچنان این مقامات را به سه مرتبه ? آغار عزم سیر ، دخول در غربت و حصول مشاهده جاذبه در طریق فنا و طریق توحید ? تقسیم کـرد و چنین گـفت : کسانی که بین ? خوف و رجـا ? سیر به سوی دوستی ومحبت میکند بنام ? مـریـد? ، کسانیکه از وادی ? تفـرقه ? بـیرون شده ، بنام ? مــراد ? و دسته سوم بنام ? مجـذوبان و دلباختگـان ? میباشند . ? ۱ ? ) شیخ ابو حامـد فريدالدين محمد ? عطار ? که بنام ? پير معرفت ? نیز شهرت داشت ، در کتاب ? منطــق الطـیر ? خویش ، به هفت وادی ? طلب ، عشق ، معرفت ، استغناء ، توحيد ، حيرت و فــنا ? اشاره نمود و متعقد است که سالک باید برای وصول آن به نفس مطمئنه برسد ، چنانچه سروده است گـفت ما را هفت وادی در ره است چون گذشتی هفت وادی درگه است وا نــیامد در جهان زیــن راه کس نیست از فـــرسنگ آن آگــــاه کس چــون نیامـد باز کس زین راه چون چــون دهنـد ت آگـهی ای نا صـبور چـون شدند آنجــا یگه گـــم سربسر کـی خبر بــازت دهـــد از بی خـــبر هست وادی طـلب آغـــاز کــــــــار وادی عشق است از آن پس ، بی کنار پس سیــــم و ادیست آن مـــعرفت پس چـهارم وادی استغـــنی صــفت هست پنجــم وادی تــــوحید پـــــاک پس ششم وادی حیـرت صعب نـاک هفتمــین ، وادی فـــقرست و فـــــنا بعــد از ایــن روی روش نبـــود ترا در کشش افتی ، روش گــــم گرددت گــر بود یک قــطره قـــلزم گرددت دقّت در کلمات عارفان در تعریف حال و مقام و بیان تفاوت بین آنها، تفاوتهای زیر را پیشروی ما مینهد: - مقام اکتسابی است و با تلاش و مجاهدت به دست میآید؛ - حال، اکتسابی نیست و از بخششهای خدای متعال بر قلب سالک است بیآنکه سالکدر پیدایی و ناپدید گشتن آن تأثیر مستقیم داشته باشد؛ - مقام از جمله اعمال و در اختیار و اراده سالک است؛ - حال از جمله احساسات و انفعالات روحی است و از اختیار سالک بیرون است؛ - مقام پایدار است؛ - حال ناپایدار است و ناپدید میگردد. هجویری در بیانی کوتاه در تفاوت بین حال و مقام گوید: مقام از جمله اعمال بود و حال از جمله افضال، مقام از جمله مکاسب است از جمله مواهب؛پس صاحب مقام به مجاهدت خود قایم بود و صاحب حال از خود فانی بود و قیام وی به حالیبود که حق تعالی اندر وی آفریند
135660 بازدید
41 بازدید امروز
65 بازدید دیروز
290 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian