ببخشيد

صلح عدالت و آزادي وامنيت و احترام
انواع آزادي

آزادی مذهب
آزادی پوشش
آزادی اقتصادی
آزادی تجمع‌های صلح‌آمیز
آزادی رای‌دادن و انتخابات آزاد و دمکراتیک
آزادی‌های اجتماعی
آزادی جنسی (از جمله آزادی در عشق به هم‌جنس)
آزادی سیاسی
آزادی آکادمیک
آزادی‌های قومی و ملیتی
آزادی‌های مدنی
آزادی بیان
آزادی پس‌ازبیان
آزادی رسانه و مطبوعات
آزادی انتقاد کردن از قدرت
آزادی اعتراض کردن
آزادی مقاومت (از جمله در برابر اشغال نظامی، استعمار و امپریالیسم)
آزادی در تولید هنر
آزادی وصیت

راستي چه امكاناتي در اروپا و آمريكا و استراليا هست كه هركس چهارقرون پول داره به اين كشورها مهاجرت ميكنه؟
    دیدید وقتی از آزادی حرف میزنی سریع یه عده جبهه میگیرن همیشه هم جوابشون اینه "یعنی تو میگی زنا لخت(تأکیدم دارن رو زنا) برن بیرون "  بعد همچین نگات می کنن انگار ...
انگار تموم بحث آزادی لباس زن و مرداست بودكه آقای که می گفت مشکل ما که لباس جوونا نیست
آزادی یعنی مجبور نباشی وقتی بری واس مصاحبه واس کار اینقد دروغ و دونگ سرهم کنی خودت حیرون بمونی چی شدمروت و عدالتت كجا رفته چراباعث ميشي همه نوابغ فرار كنن و فاميلهات كه به دزدان سر گردنه ميمونه ظرف جامعه را پركنند همون هايي كه نه به دين احترام ميگذارند ونه به قانون چون خودشون با پارتي وپول و پرويي و عدم شايستگي و غوغا سالاري به غارت مشغولند ريا و تزوير بس نيست
میخوای بری عروسی با چه لباسی میری؟ چقد آرایش میکنی؟نماز میخونی ؟ و...
کسی نیست بگه دروغ که کنتور نداره حالا کسی هم دروغ بگه از کجا میخوای بفهمی؟ راس بگه از کجا
خب معلومه همه ،چیزی رو میگن که تو میخوای ولی چی شد فقط یاد دادی   چه قشنگ دروغ بگن دلتم خوشه مومن خدايي  بعدم حدیث میگی از فلان امام که "دروغ مادر همه گناهانه" ولی نمیگی همه را مجبور به دروغگويي كردم معنيش ميشه قوم سمت چپ و گمراهي ونابودي   
بعدم اگه باخدایی اگه وجدان داری اگه منصفی نگاه میکنی ببینی من اون مهارت و توانایی انجام اون کار رو دارم یا نه، نه اینکه سوالات شب اول قبر بپرسی که آخرشم بهونه بیاری آشنای خودتو بزاری صبر و شكيبايي و استقامت را از كسايي بايد ياد گرفت كه حقشون پيوسته خورده ميشه و نظارتي هم نيست باز ميگن باشه خدا بزرگه
بریم سر اصل مطلب 
موضوع آزادی پیچیده‌ترین موضوع سیستم علمی،فلسفی و مذهبی است.
اگر در جهان علم موضوع علیت را بپذیریم، موضوع آزادی زیر سؤال می‌رود . زیرا انسان در هر لحظه برآیند همه‌ی حوادث و نیروهای گذشته است و بنابراین آنچه برمی‌گزیند حتی اگر احساس آزادی کند ، اجباری در این کار وجود دارد .
مفهوم آزادی از نظر بیشتر مردم دنیا به درستی شناخته ، فهمیده و درک نشده ، بسیاری بر این تصورند که آزادی یعنی بی‌بندوباری و بی‌قانونی ! در حالی که با نگاه دقیق به انسان و طبیعت نتیجه میگیریم که هیچ شیئ یا شخصی ، هیچ زمانی خارج از قاعده عمل نمی‌کند .
 مسأله ی آزادی انتخاب قانون درست است 
تعریف آزادی به طور کلی :
    آنچه که انسان بخواهد ، بتواند و انجام دهد و آنچه که نخواهد، نتواند ، نشود و انجام ندهد .
    امکان، اجازه و حق انتخاب راه درست ،خوب و مناسب بدون مانع خارجی و درونی و حس بد درونی
    هموارکردن راه برای رسیدن خود و دیگران به حق انتخاب بیشتر و بهتر
به آزادی از سه زاویه میتوان نگریست : آزادی از ، آزادی در ، آزادی برای
همیشه موضوع آزادی با امنیت در تضاد بوده به طوریکه زمانی که آزادی میدهید امنیت به خطر میافتد و زمانی که امنیت داده شود آزادی محدود می‌شوداما امروزه راهكارهايي بوجود آمده كه جوامع به حد نسبي از شايسته سالاري و مردم سالاري وهمون عدالت و احترام و امنيت و آزادي  دست پيدا كنندوانسان آفريده شده تا كهكشانها را مسخر كندوآنچه بوده و بوده را تغيير دهد آن هم به نفع همگان .
انسان برای رسیدن به آزادی باید موجود آزاد و آزاده‌ای باشد
اگرافراد جامعه مردمانی آزاد و آزاده نیستند ، آزادی صرفاً تحلیل یا هدیه‌ای است که هر زمان میتوان آنرا پس گرفت !
مفهوم آزاده و آزادگی در انسان :
ما در جهانی زندگی میکنیم که 5%-10% آن خوب و بد ، درست و غلط است ولی 95%-90%  دنیای تفاوتهاست . ما در دنیای خاکستری با طیف وسیع زندگی میکنیم نه دنیای سیاه و سفید
اینجاست که ما با بزرگترین مشکل جامعه‌مان روبرو هستیم : جهان را به حلال و حرام ، دوست و دشمن ، خوب و بد ، بهشتی و جهنمی ، یار و اغیار ، مؤمن و منکر تقسیم کردن ما را به جایی میرساند که برای کسی آزادی قائل نباشیم .
از سوی دیگر نظام باورهای مطلق ما همچون خدا و شیطان ، حقیقت و دروغ ، جسم و روح ، مادی و معنوی و مانع پذیرش آزادی فردی و اجتماعی می‌شود .یا باور ما به قضا و قدر ، خواست خدا ، سرنوشت یا خواست بیگانگان !
متأسفانه در باور ما ، سرنوشت ما را نوشته‌اند و ما مجبور به آنیم نه اینکه سرنوشت آنست که باید از سر نوشت !
نکته ی مهم پیرامون آزادی فردی : انسان تنها زمانی آزاد و آزاده می‌شود که در زمانِ تصمیمات مهم پیرو احساسات،عواطف، هیجانات ، نظام باورها و اعتقادات خود نباشد بلکه تنها راهنمای او علم و عقل ، باتوجه به واقعیت ، اخلاق و پذیرش مسئولیت باشد