×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

پرندهء آتش

× تاريخچه پروازواينكه آدمي به چندصورت پروازميكند
×

آدرس وبلاگ من

ashiyaneh.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/ahamed

????

 


پنجشنبه 17 بهمن 1392 - 9:55:09 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://ashiyaneh.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 22 بهمن 1392   8:44:21 AM

Likes 1

عطار در الهی نامه آورده است:
ز شهوت نیست خلوت هیچ مطلوب کسی کین سر ندارد هست معیوب
ولیکن چون رسد شهوت بغایت ز شهوت عشق زاید بی نهایت
ولی چون عشق گردد سخت بسیار محبت از میان آید پدیدار
محبت چون بحد خود رسد نیز شود جان تو در محبوب ناچیز
ز شهوت در گذر چون نیست مطلوب که اصل جمله محبوبست محبوب
بطوریکه گفته شد صوفیان را در توصیف عشق و محبت و محبوب و تقدیم و تأخیر آنها و کیفیت این عشق و تاثیر آن در سالک و لزوم عشق در طریقت بسیار سخن رانده اند و شرح آنهمه در اینجا میسر نیست
معرفت
: معرفت نزد علما همان علم است و هر عالم به خدایتعالی عارف است و هر عارفی عالم. ولی در نزد این قوم معرفت صفت کسی است که خدای را به اسماء و صفاتش شناسد و تصدیق او در تمام معاملات کند و نفی اخلاق رذیله و آفات آن نماید و او را در جمیع احوال ناظر داند و از هوا جس نفس و آفات آن دوری گزیند و همیشه در سروعلن با خدای باشد و باو رجوع کند.
توحید
: در لغت حکم است بر اینکه چیزی یکی است و علم داشتن به یکی بودن آنست و در اصطلاح اهل حقیقت تجرید ذات الهی است از آنچه در تصور یا فهم یا خیال یا وهم و یا ذهن آید
تفرید: نفی اضافت اعمال است بنفس خود و غیبت از رویت آن بمطالعه نعمت و منت حق تعالی (مصباح الهدایه ص 143)- و قوفک بالحق معک ابن عربی
عطار گوید:
تو در او گم گرد توحید این بود           گم شدن کم کن تو تفرید این بود
شیخ ما (بوسعید) گفت حق تعالی فرد است او را بتفرید باید جستن تو او را بمداد و کاغذ جویی کی یابی سرار التوحید ص 201.
تجرید: ترک اعراض دنیوی است ظاهراً و نفی اعراض اخروی و دنیوی باطناً و تفصیل این جمله آنست که مجرد حقیقی آن کسی بود که بر تجرد از دنیا طالب عوض نباشد بلکه باعث بر آن تقرب بر حضرت الهی بود (مصباح الهدایه ص 143)- خالی شدن قلب و سر سالک است از ماسوی الله و بحکم "فاخلع نعلیک" باید آنچه موجب بُعد دوری بنده است از حق از خود دور کند فرهنگ مصطلحات عرفا
حیرت
: یعنی سرگردانی و در اصطلاح اهل الله امریست که وارد می شود بر قلوب عارفین در موقع تامل و حضور و تفکر آنها را از تامل و تفکر حاجب گردد.
فرهنگ مصطلحات عرفا
فقر و فنا
:
فقر: در اصطلاح صوفیان عبارتست از فقد مایحتاج الیه (تعریفات)- ابوتراب نخشبی گفت: حقیقت غنا آنست که مستغنی باشی از هر که مثل تست و حقیقت فقر آنست که محتاج باشی بهر که مثل تست -

http://ashiyaneh.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 21 بهمن 1392   10:41:12 AM

Likes 1

سلام برخانم معصومه دوست بسيار عزيزو باسواد و فرهيخته ام

بسيار ظريف و زيبا نگاه كرده ايد

در باطن خویش کن سفر چون مردان         

اهـــل نظری، تو اهل نظــاره مبـاش

گر مردرهی راه نهــــــان بایـــد رفت       

  صـد بادیه را به یک زمان باید رفت

گر می خواهی که راهت انجــــام دهد    

   منزل همــه در درون جـان باید رفت

گر مردرهی میان خـون بــایــــد رفت    

    از پــای فتــاده ســرنـگون بایـد رفت

تو پـای به راه درنــه و هیـــچ مـپرس      

  خـود راه بگویدت که چـون باید رفت

و اما اينجانب هم  در جواب فروغ  عزيز شعري دارم كه ميگويد پرنده را فراموش نكن

بله در عالم عواطف انساني عشق و محبت وسيله و سوخت مانيست

عشق گاهي همه احساس ووجود ماست

كه اگر نباشد مرگ ما هم ذهني و هم جسمي روي ميدهدعشق ما را همواره دركناريار و محبوب گرم ومست نگاه ميداردعشق خواهي نخواهي ما را با همه عالم به وحدت ميرساند عشق همراه ما تا يكتايي حضور دارد بله معرفت و عشق وسيله نيست

واما اگر هركسي عمق داشته باشد هرگز دست برماسوده نميشود وكهنه وخسته كننده نميشود طلا همواره با ارزش است در تا ريخ بيهقي يا چهار مقاله بود  نميدانم كه توصيه هاي غلطي كرده است كه دردسترس ..

عشق و حفظ استراتزي و نو به نو كردن دل با عشق هرگز چيزي از انسانهاي  دريايي و وسيع نمي كاهدودردسترس بودن اين انسانها از شادابي و طراوتشان نمي كاهد چون هر لحظه تپنده وزنده اندو عمقشان بينهايت

كه گفته اند

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

از نگاه خيلي قشنگ شما سپاسگزارم

http://ashiyaneh.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 20 بهمن 1392   10:18:59 AM

Likes 1

سلام پريسا خانم خوش آمديد

دلربایانه دگر بر سر ناز آمده‌ای
از دل من چه به جا مانده که باز آمده‌ای
در بغل شیشه و در دست قدح، در بر چنگ
چشم بد دور که بسیار بساز آمده‌ای
بگذر از ناز و برون آی ز پیراهن شرم
که عجب تنگ در آغوش نیاز آمده‌ای
می بده، می بستان، دست بزن پای بکوب
به خرابات نه از بهر نماز آمده‌ای
آنقدر باش که من از سر جان برخیزم
چون به غمخانه‌ام ای بنده نواز آمده‌ای
چون نفس سوختگان می‌رسی ای باد صبا
می‌توان یافت کزان زلف دراز آمده‌ای
چون نگردد دل صائب ز تماشای تو آب؟
که به رخسارهٔ آیینه گداز آمده‌ای

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 19 بهمن 1392   2:42:51 PM

Likes 1

  Все мелочи пройд...

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 19 بهمن 1392   2:41:08 PM

Likes 1

 Весна!!!

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 19 بهمن 1392   2:40:22 PM

Likes 1

 А ты меня люби любую...

http://ashiyaneh.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 19 بهمن 1392   10:34:09 AM

Likes 1

سلام بردوستان ارجمند و صادق و وفادار

خانمهاي گرامي معصومه وبهانه

از شما سپاسگزارم كه با حضورتون  همواره مرا شامل عنايت و لطف بي شائبه و لطفتان مينمائيد

هفت شهر عشق

كه وجوه آن در موارد فرهنگي و اجتماعي و نگرش انساني و

مديريتي و حتي امروزه بصورت گسترده در اقتصاد وامورتربيتي

كاربرد هاي محكم وعلمي دارد

پايدار باشيد

http://violetflower.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 17 بهمن 1392   1:04:45 PM

Likes 2

 

با سلام و عرض ادب

خیلی جامع و مورد استفاده بود..مرسی

آخرین مطالب


التفات کن


بزم مقرب


خواب نوشین


پنج اصل


لعنت ابدی و قصاید امشب و غزلها


آینه سایه پوشید در قهقه افتاد


طوفان


گل نرگس نفس نفس منصور


بادکردن پوست زمان


شعرمحرم بحران دستها از حامدرحمتی


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

140267 بازدید

68 بازدید امروز

419 بازدید دیروز

3651 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements