علم اخلاق شاخهای از علوم انسانی است که موضوع آن شناخت مصادیق ارزش ها و بیانگر راه های کسب فضائل و ترک رذائل اخلاقی است در فلسفه اخلاق دربارهٔ خوب یا بد بودن یک امر چند گرایش وجود دارد. یک گرایش تنها در صورتی یک امر را خوب میداند که نتیجه(ها)یی دلخواه به همراه داشته باشد(نتیجه گرایی/پیامدگرایی/غایت گروی) اما گرایشی دیگر بدون رد نتیجههای دلخواه خوب بودن یک امر را ذاتی میداند (وظیفه گرایی). برخی از ادیان گرایش دوم در اخلاق را پذیرفته و ادعا می نمایند. در اخلاق دینمدار این نتیجهها ممکن است در جهان دیگر که فرامادی است نیز اتفاق بیافتند اما در اخلاق نا-دینمدار رخداد نتیجههای دلخواه برای مثلا جامعهٔ انسانی تنها در جهان مادی مد نظر است. در این اخلاق ریز الگوهای اخلاقی و اینکه چه اموری نتیجههایی دلخواه برای مثلا جامعهٔ انسانی دارند، ممکن است با اجماع روانشناسان و جامعهشناسان برجسته تعیین شود نه متولیان ??.
= خُلق
۲. هنجارهای موردقبول جامعه که نشاندهندۀ درستی یا نادرستی رفتار اشخاص است.
۳. خلقوخو؛ رفتار.
۴. رفتار خوب: آدم اخلاقدار.
اخلاق را تعریف كنید و اخلاق واقعی و مورد نظر اسلام چگونه اخلاقی است؟
پاسخ: در پاسخ به قسمت اوّل سؤال، لازم است علاوه بر تعریف اخلاق، برخی دیگر از مفاهیم و اصطلاحات نیز مانند ?علم اخلاق?، ?هدف علم اخلاق? و ?تربیت اخلاقی? توضیح داده شود.
1. تعریف اخلاق: كلمة ?اخلاق? جمع خُلق و به معنای نیرو و سرنوشت باطنی انسان است كه تنها با دیدة بصیرت و غیر ظاهر قابل درك است. در مقابل، خَلق به شكل و صورت محسوس و قابل درك با چشم ظاهر گفته میشود.(1) اصطلاح ?اخلاق? در متون اخلاقی و استعمالات عرفی به سه معنا به كار میرود:
1. غرایز و ملكات و صفات روحی و باطنی كه در انسان است اخلاق نامیده میشود.
2. اعمال و رفتاری كه از این خلقیّات ناشی گردد نیز اخلاق و یا رفتار اخلاقی گفته میشود.
3. در برخی موارد ?اخلاق به رفتار پسندیده یا حالت نفسانی خوب اطلاق میشودكه بنا بر این استعمال معنای محدودتری به خود میگیرد. امّا با مراجعه به اصلیترین منابع كلاسیك و متعارف علم اخلاق در حوزة علوم اسلامی و دقت در موارد كاربرد آن در قرآن و احادیث، علم اخلاق را میتوان به شرح زیر تعریف كرد:
2. تعریف علم اخلاق: علم اخلاق، علمی است كه صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آنها را معرفی میكند و شیوة تحصیل صفات نفسانی خوب و انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان میدهد?.(2) بر اساس این تعریف، علم اخلاق علاوه بر گفتگو از صفات نفسانی خوب و بد، از اعمال و رفتار متناسب با آنها نیز بحث میكند، و همچنان راهكارهای رسیدن به فضیلتها و دوری از رذیلتها را نیز مورد بررسی قرار میدهد. علم اخلاق از ارزشمندترین و ضروریترین علومی است كه انسان به آنها نیازمند است.
3. هدف علم اخلاق: هدف نهایی علم اخلاق این است كه انسان را به كمال و سعادت حقیقی خود، یعنی قرب الهی كه همانا هدف اصلی خلقت جهان و انسان است برساند.
4. تربیت اخلاقی: مراد از تربیت اخلاقی چگونگی بهكار گیری و پرورش استعدادها و قوای درونی برای توسعه و تثبیت صفات و رفتارهای پسندیدة اخلاقی و نیل به سعادت و فضایل اخلاقی و دوری از رذیلتها است.(4) تربیت اخلاقی در واقع بخشی از علم اخلاق را تشكیل میدهد و چون مباحث آن عمدةً ناظر به راهكارهای عملی و ارایة توصیههایی در باب عمل و رفتار است، از آن به ?اخلاق عملی? نیز یاد میشود. در مقابل آن به بخشی از مباحث اخلاقی كه به توصیف خوبیها و بدیهای اخلاقی میپردازد، ?اخلاق نظری? گفته میشود. هدف از تربیت اخلاقی در اسلام، افزایش مراتب و درجات قلبی در سایة معرفت الهی است، تا شخصی شایستگی لازم برای تقرب به خدا را پیدا كند. از اینرو، تعلیمات اخلاقی باید در جهت نیل به این هدف متعالی قرار گیرد و از هر نوع سطحی نگری و ظاهر گرایی مصون ماند، تا به جای تربیت افراد متظاهر، انسانهای خود ساخته و بیدار تربیت شوند كه هم از لحاظ بینش و معرفت و هم از لحاظ عمل در سطح والایی از كمالات قرار گیرند. حال كه تعریف اخلاق، علم اخلاق، تربیت اخلاقی و هدف علم اخلاق روشن گردید، به تبیین بخش دوم میپردازیم و آن اینكه:
اخلاق واقعی و مورد نظر اسلام چگونه اخلاقی است؟ پاسخ این سؤال با توجّه به هدف علم اخلاق و تربیت اخلاقی به دست میآید. از آنجا كه هدف نهایی علم اخلاق و نیز تربیت اخلاقی این است كه انسان به سعادت و كمال حقیقی خود نایل شود، پس ?اخلاق واقعی?. اخلاقی است كه انسان را به این هدف یعنی سعادت و كمال حقیقیاش رهنمون سازد. ابتدا باید مفهوم سعادت و كمال حقیقی روشن شود، سپس باید دید چند گونه اخلاق وجود دارد و كدامین روش آن انسان را به سعادت و كمال حقیقیاش میرساند، آنگاه میتوانیم اخلاق واقعی و مورد نظر اسلام را خدمت شما پرسشگر محترم معرفی كنیم.
روشهای اخلاقی: اگر به یك تقسیم بندی كلّی و عمومی اكتفا كنیم به دو گونه روش اخلاقی بر میخوریم،(5) كه عبارتاند از:
1. روش فیلسوفان و حكیمان.
2. روش انبیاء و پیامبران، ما در اینجا هر دو روش را بهصورت گذرا و مختصر مورد بررسی قرار میدهیم.
الف. روش اخلاقی فیلسوفان و حكما: اخلاق از نظر فیلسوفان و حكما مبانی علمی خاص دارد و هدف آن تحسین و تقبیح مردم است.(6) میگویند: كار خوب بكن چون مردم میگویند خوب است و كار بد نكن چون مردم ملامت میكنند. آیا اخلاق به گونهای فنی و به روش و طریقهای كه فیلسوفان و حكیمان اخلاقی همچون ارسطو، فارابی، ابن مسكویه و . . . بیان كردهاند، میتواند ما را به سعادت و كمال حقیقی كه هدف علم اخلاق است برساند؟ اصولاً سؤال مهم و اساسی این است كه معنای سعادت و كمال چیست؟
اگر اخلاق و راه رسیدن به سعادت و كمال تنها همان راهی باشد كه حكیم و فیلسوف با برهان و استقلال پیموده، راهی است بسیار مشكل. بهویژه آنكه بسیاری از اصول و روشهایی كه حكما برای رسیدن به سعادت و كمال معرفی كردهاند، فاقد استحكام كامل بوده و سُست و غیر قابل اطمینان است، چون اولاً از خطا و اشتباه مصون نیستند و ثانیاً مبتنی بر اصول و قواعد علمی است كه برای همگان امكان پذیر نیست، افراد عادی نمیتوانند اخلاق علمی را بیاموزند. پس نمیتوان اصول و اخلاقی را كه حكما تدوین كردهاند، اخلاق واقعی و زمینه ساز سعادت و كمال انسان دانست.
ب. راه و روش انبیاء: مبنای اخلاق از نظر انبیاء این است كه انجام كار خوب انسان را به بهشت میبرد و كار بد انسان را به جهنّم میفرستد. اصول اخلاقی كه از سوی انبیاء تدوین شده است، چند ویژگی اساسی دارند.
1. با فطرت انسان سازگار است. 2. چون منشأ آن وحی است، از اطمینان كامل برخوردار میباشد و خطابردار نیست، لذا میتواند انسان را به سعادت و كمال برساند. 3. پیمودن آن برای همگان امكان پذیر است، هم یك استاد بزرگ، دانشمند علوم الهی و هم یك فرد عادی بی سواد، میتوانند اصول اخلاقی اسلام را فرا بگیرند و به آن عمل نمایند. روش اخلاقی انبیاء، روش و راهی است كه هم علی ـ علیه السّلام ـ میتواند آن را بپیماید و هم بلال حبشی، بهترین شاهد بر اینكه اخلاق اسلامی، اخلاق واقعی است و میتواند انسان را به سعادت و كمال برساند، مطالعة زندگینامة بزرگان دینی و رهپویان راه شریعت محمّدی ـ صلّی الله علیه و آله ـ است، سلمان و اباذر، مقداد و بلال و . . . همین راه را رفتند و سر انجام به سعادت و كمال نایل شدند. در درون نظام و روش اخلاقی انبیاء، روش كاملتری نیز وجود دارد كه همان روش اخلاقی اسلام است.
روش اخلاقی اسلام: در روش اخلاقی اسلام، ملاك هر كار رضایت خداوند است. اسلام میگوید: ای انسان هر كاری كه میكنی ببین آیا رضای خداوند در آن كار هست یا نه؟ در روش اخلاقی اسلام، تحسین و تقبیح مردم در رسیدن به بهشت و دوری از جهنّم، اهداف اصلی نیست، بلكه هدف اصلی رضایت خداوند است.(7) و چون هدف علم اخلاق، رسیدن انسان به سعادت و كمال است و از سوی دیگر سعادت و كمال انسان نیز در تحصیل رضای الهی است، پس اخلاق واقعی همان اخلاق اسلامی است چون زمینة كمال و سعادت انسان را فراهم میكند و دستیابی به آن برای همگان امكان پذیر است. بهترین شاهد بر اینكه اخلاق واقعی، همان اخلاق اسلامی است، مطالعة حالات و داستان زندگی افراد بزرگ و عالیقدری چون علی ـ علیه السّلام ـ ، سلمان، اباذر، مقداد، و . . . میباشد كه از طریق عمل به اخلاق و دستورات اسلامی توانستند به عالیترین درجات كمال و سعادت نایل شوند.
در آخر بهتر است برخی از شاخصه های اخلاق واقعی و مورد نظر اسلام بطور خلاصه بیان كنیم:
1. تاكید بر مطابقت و یا عدم مطابقت مباحث با كتاب و سنت.
2. تلاش در ارائه نظامی جامع كه پاسخگوی همه پرسش های اخلاقی باشد:
3. ارائه تفسیری معتدل و هماهنگ با سایر مفاهیم اخلاقی.
4. تقسیم و تربیت منطقی مباحث اخلاقی در سه بخش مطالعات مبنایی، توصیفی و تربیتی.
5. توجه به ابزار تربیت اخلاقی و ترتیب طبیعی آنها و تاكید بر مشروعیت آنها.
6. استفاده از تجربیات علمی پیشگامان و پیش كسوتان در تهذیب اخلاق.
7. سعی در استخراج اصول و قواعد كلی اخلاق از خلال مصادیق وارد شده در كتاب و سنت.
8. تبیین دیدگاه اسلام در حوزه های مختلف رفتاری و ملكات نفسانی به طور مستقل و البته با توجه به تاثیر متقابل آنها.
9. توجه به تاثیر متقابل حوزه اندیشه، ملكات نفسانی و رفتار و كردار بر یكدیگر.
10. توجه به جایگاه عقل، گرایش های فطری و آثار و تجربیات عملی، در تفسیر و عمل به مفاهیم اخلاقی.
11. تاكید بر رشد هماهنگ و متوازن استعداد های اخلاقی و پرهیز از افراط و تفریط در آنها.
12. توجه به وضعیت و شرایط خاص مخاطبان در به كار بستن دستورهای اخلاقی
ازدوستان محترم خواهشمنداست در باره مطلب بالادر صورت تمايل مكاتب ديگر را معرفي فرماييد
سپاسگزارم
هجويري.
ضمن عرض سلام و ادب و ارادت خدمت مدیر محترم وبلاگ جناب آقای احمد رحیمی
قربان متن بالا را خوندم و منکر هیچکدوم از فرمایشات شما نیستم .همه ی اینها به یک طرف ولی بنده معتقدم اخلاق و منش هر کسی واقعا ذاتی هستش یعنی غیر ممکنه اخلاق کسی را بشه با این نوع مقالات و نوشته ها تغییر داد.در اینجا این ضرب المثل مصداق پیدا میکند که نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است.. با سپاس فراوان / بهانه
اخلاق و مسئوليت پذيري و علم و واقعيتگرايي از اركان خوشبختي هستنداز دائره المعارف بشري چنانچه بخواهيم بهره مند شويم در اخلاق نوين رقابت رذيله و پنهان كاري و هرنوع صفتي منفي حتي در پنهان و نهان شخص پسنديده نيست هرگونه گفتگوي كاهنده اي مطرود است البته در جوامع افزاينده
سلام بردوستان گرامي معصومه خانم وبهانه خانم
از حضورتان مسرورم درجمله سازي هايمان اخلاق درپيوند باساختارهاي ديگرچگونه جلوه ميكندآيا اخلاق ماكياولي از نمودهاي اژدهاي چند سر سرمايه داري ياديكتاتوري است؟
135661 بازدید
42 بازدید امروز
65 بازدید دیروز
291 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian