شیرین
نه آنگونه كه باشادي ديگران برخود ببالم
نه آنگونه كه با نفرين ديگران در راه بمانم
حياتي جاودانگي برايم ارمغان مي آورد در پگاه جهان
حتي اگر قيمتش خون باشد
تمام مزه عشق به امید وصاله
بعدش تکراری میشه و روزمرگی
به بوسه هاي عشق پروازمیکنم
اهلي ورام و آرام
سرزمين جادو اينگونه نيست
براي من حقيقت ومجاز يكي است
اصلا مجازي نيست
نه براي پاكباختگان
خودتون رو نبازین
من خون خود را ميليسم
راست بازي ميكنم
وراست ميبازم
باختن نه براي برد
وجودم براي باختن زاده شده
نه آنگونه كه برايم بگريند
نه آنگونه كه از شادي ديگران ببالم
نه آنگونه كه با نفرين ديگران در راه بمانم
بوها صداها در منه بي حافظه ريشه ميكنند
با شکستگان ایستاده نمیتوان زیست
رقص ِ آبشار بلند ِ گیسو
شعله ی شاداب
روزگاررا اعتمادی نیست
دیده و دل به فراموشی
به نفسهای باد رهگذرلبخند میزنند
دیگر نمیدانم کوه با چه هموار میشود
***
استعدادندارم دل رفته ای هستم
از گرما و سرما
ازكوه و جنگل ودريا می گذرم
حريف هستي؟
از قاب همین پنجره ی غبارآلود
واز کنار همین باغچه ی اطلسی های
نگاه كن نه فروختم نه معامله كردم نگاه كن
همه وجودم در آغوش امنت آشيان گرفته
صداي شكستن دلم از هرچكش قضاوتي بلند تر است با
بالبخندي مرا اجابت كن
که تو فروغ درخشانی
چون سایه ی آفتاب هستی بخش جهان
مگرميشودجلوي كوچ پرستو را براي ملاقات بهار گرفت؟
حرفهاي من شكل خودمه سياه سياه؛از خورشيد بپرس كه تنمو جلوش سوزوندم
سفيد كاخ نشين شب فروش شبگرد نيستم
اگر خورشيد بتابد
خواهي ديد هيچكس شبيه هيچكس نيست
معجزهء بودن اينست
در تاريكي همه چيز مثل هم است
تنها انسانها شبيه حرفهايشان هستند
چشمهايت را بگشا
تا جان بيني
پرستو -سپیده
147715 بازدید
32 بازدید امروز
541 بازدید دیروز
3746 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian